تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۷
کد خبر : 64345

ایران گرفتار بن‌بست انرژی/ وقتی نفت و گاز را هدر می‌دهیم و انرژی‌های نو خوابند!

ایران گرفتار بن‌بست انرژی/ وقتی نفت و گاز را هدر می‌دهیم و انرژی‌های نو خوابند!
ماجرای انرژی در ایران مدتهاست بیش از آنکه یک مسئله فنی باشد، شده انعکاسی از ضعف سیاست‌گذاری و فقدان راهبرد بلندمدت؛

نمایندگان مجلس و بخشی از سیاست‌گذاران بر این باورند که توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر باید به یک راهبرد ملی بدل شود؛ چراکه وابستگی ۷۳ درصدی سبد انرژی کشور به گاز، ناترازی فزاینده‌ای را رقم زده و هر زمستان تهدیدی جدی برای صنایع و خانوارها ایجاد می‌کند؛ در این نگاه، سرمایه‌گذاری در انرژی خورشیدی و بادی نه تنها به کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی کمک می‌کند، بلکه امنیت انرژی و تعهدات زیست‌محیطی کشور را نیز تضمین خواهد کرد.

با این حال، گروهی از کارشناسان معتقدند انرژی‌های نو در کوتاه‌مدت قادر به جایگزینی نفت و گاز نیستند؛ به باور آنها، حتی با سرمایه‌گذاری‌های جهانی گسترده، سهم غالب انرژی همچنان بر دوش سوخت‌های فسیلی است و ایران در شرایط تحریم باید از میادین نفت و گاز خود حداکثر بهره‌برداری را داشته باشد. به‌ویژه میادین مشترک که هر روز تأخیر، به معنای از دست رفتن سهم کشور به نفع همسایگان است.

این دو دیدگاه، اگرچه متناقض به نظر می‌رسند، اما هر دو بخشی از واقعیت را نمایان می‌کنند؛ انرژی‌های تجدیدپذیر نمی‌توانند در کوتاه‌مدت جایگزین کامل منابع فسیلی شوند، اما نادیده گرفتن روند جهانی و سرمایه‌گذاری غول‌های نفتی در همین حوزه ساده‌انگاری است.

این در حالی است که شرکت‌های بزرگ نفتی دنیا میلیاردها دلار برای توسعه انرژی‌های پاک سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ برای نمونه، بی‌پی و رویال داچ شل برنامه‌های گسترده‌ای برای توسعه انرژی خورشیدی، بادی و هیدروژن دارند و اکسون موبیل میلیاردها دلار در فناوری‌های ذخیره‌سازی کربن و سوخت‌های کم‌کربن سرمایه‌گذاری کرده است؛ با این حال، موتور اصلی درآمد این شرکت‌ها همچنان نفت و گاز است و آنها با سیاست‌گذاری همزمان و آینده‌نگرانه، هم از منابع فسیلی سود می‌برند و هم سهم خود را در بازار انرژی آینده تضمین می‌کنند.

ایران اما گرفتار دو خطای همزمان است؛ نه از نفت و گاز خود به اندازه کافی و در زمان مناسب بهره‌برداری می‌کند و نه برنامه‌ای عملیاتی و پایدار برای توسعه انرژی‌های نو دارد. نتیجه این بی‌تدبیری، قطعی‌های پیاپی در صنعت سیمان، فولاد و نیروگاه‌های حرارتی، افزایش هزینه‌ها و بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران است و سؤال اساسی اینجاست که چرا در کشوری با دومین ذخایر گازی جهان، صنایع بزرگ هنوز از اردیبهشت با محدودیت سوخت دست‌وپنجه نرم می‌کنند؟ و چرا پروژه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر به دلیل نبود حمایت مالی و زیرساخت‌های لازم، آن‌قدر کند پیش می‌روند که تأثیری ملموس بر امنیت انرژی ندارند؟ پاسخ را باید در فقدان نگاه بلندمدت و فراتر از روزمرگی‌های سیاسی جستجو کرد. انرژی‌های تجدیدپذیر نه رقیب مطلق نفت و گاز، بلکه مکمل آن‌ها هستند؛ مکملی که اگر امروز برای آن سرمایه‌گذاری نشود، فردا حتی با فروش بیشترین حجم نفت و گاز هم امنیت انرژی تضمین نخواهد شد.

در واقع ایران نیاز دارد همان‌طور که توسعه میادین مشترک نفت و گاز را یک ضرورت ملی می‌بیند، به گسترش نیروگاه‌های خورشیدی خانگی، مزرعه‌های بادی و پروژه‌های ذخیره‌سازی انرژی نیز به چشم یک راهبرد ملی نگاه کند. آینده انرژی، میدان انحصار نیست؛ ترکیبی از سوخت‌های فسیلی، انرژی‌های نو، فناوری‌های ذخیره‌سازی و مدیریت هوشمند مصرف است. بدون این نگاه ترکیبی، هر زمستان سخت‌تر از قبل خواهد بود و هر سال سرمایه‌گذاری‌های بیشتری از دست خواهد رفت.

ما را در این شبکه های دنبال کنید

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

تلفن همراه